loading...
شهر ما 1813
مرضیه بازدید : 459 دوشنبه 24 تیر 1398 نظرات (0)

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست ؟ عشق کدام است ؟ غم کجاست ؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست

شعر عاشقانه کوتاه

به نام خدائی که هستی را با مرگ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ، عشق را رنگارنگ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

شعر عاشقانه

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم
تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی…

شعر عاشقانه کوتاه

نذر کردم تا بیایی هرچه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بیقرارم مال تو !

شعر عاشقانه

ﺑﺎﺩ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﮐﺮﺩﯼ
یک ﺯﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﺩﻩ ﺣﺴﺎﺑﻢ ﮐﺮﺩﯼ
ﺑﺎ ﺷﻮﻕ ﮐﺒﻮﺗﺮﺍﻧﻪ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻡ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﮐﺮﺩﯼ

شعر عاشقانه کوتاه

ﺷﺒﻲ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ
ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﻗﺪ ﻧﮑﺸﻴﺪﻡ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ
ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭﻟﻲ
ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﭙﺮﻳﺪﻡ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ

شعر عاشقانه

تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها

شعر عاشقانه کوتاه

نمیدونی چه کاری با دلم کردی
نمیدونی چه غمگینم نفهمیدی
نمیشناسی منو از من چقدر دوری
تو این روزا چه بی رحمانه مغروری

شعر عاشقانه

ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻼﻃﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺧﯿﺰﺵ ﻣﻮﺟﻬﺎ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﺩ

شعر عاشقانه کوتاه

دیده را فایده آنست که دلبر بیند

ور نبیند چه بود فایده بینایی را

شعر عاشقانه

او رفت و انتظارش باقیست
پشت قدمش عبور اشکم جاریست
ای کاش بداند که پس از او عمری
در خلوت من همیشه جایش خالیست

شعر عاشقانه کوتاه

اگر باغم برن بر چیدن گل

گلی همرنگ و هم بوی تو خواهم

گفتی ز ناز ، بیش مرنجان مرا، برو …..

آن گفتنت که

بیش مرنجانم آرزوست ….

شعر عاشقانه

تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .

شعر عاشقانه کوتاه

سهمم از وصل تو کم نیست،همین دیشب بود

روی یک کاغذِ تر ، بوسه زدم نامت را

شعر عاشقانه

ترسم که تو هم یار وفادار نباشی

عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم

تو از دل من هیچ خبردار نباشی

شعر عاشقانه کوتاه

کاش می شد در سایه ی مژگانت

لحظه ای هر چند کم به تماشای دریای خوشرنگ چشمانت می نشستم

شعر عاشقانه

نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم

با تو از رمز طلسم قصه ها سر در می آرم

لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزست

شب می ترسه از خودش وقتی می گم دوستت دارم

شعر عاشقانه کوتاه

من مست غم عشقم با خنده خمارم کن

صیاد اگر هستی با بوسه شکارم کن

شعر عاشقانه

مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است

زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است

شعر عاشقانه کوتاه

تو اگر پائیز زردی ٬ واسه من بهار سبزی

تو اگر هوای سردی واسه من همیشه گرمی

تو اگه ابر سیاهی واسه من ابر بهاری

تو اگه دشت گناهی واسه من یه بی گناهی

تو اگه غرق نیازی ٬ واسه من یه بی نیازی

تو اگه رفیق راهی ٬ واسه من یه تکیه گاهی

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 53
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 51
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 68
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 95
  • بازدید ماه : 219
  • بازدید سال : 4,138
  • بازدید کلی : 27,410